رضا غبیشاوی*
سفر هیأتی از دولت طالبان (امارت اسلامی) افغانستان به ایران دوباره بحث و جدلهایی را درباره نوع ارتباط و تعامل دولت ایران با دولت طالبان افغانستان مطرح کرده است. این هیأت 30 نفره به ریاست ملا برادر، معاون نخست وزیر دولت طالبان افغانستان، راهی تهران شده و با مقامات ارشد ایرانی نیز دیدارهایی داشته و دارد. به این بهانه میتوان به نکات زیر پرداخت.
اول – دولت [حکومت] طالبان (امارت اسلامی) در افغانستان، واقعیت عینی موجود است. یعنی دولتی [حکومتی] است که بر سراسر این کشور کنترل و سیطره دارد و زمان اداره امور افغانستان را در دست دارد. این واقعیتی است که چه دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم (که اکثریت دوست نداریم) وجود دارد. چه از طالبان خوشمان بیاید یا نیاید (که اکثریت نمیآید) این حکومت حاکم است هر چند با هزار مشکل ریز و درشت مواجه باشد. هیچ مخالف و مخالفت ملموس، اساسی و روی زمین هم در برابر دولت طالبان افغانستان وجود ندارد که حکمرانی آن را با خطر جدی روبه رو کند یا متزلزل سازد.
مثل همسایهای که شما از او متنفرید؛ اما ساکن دیوار به دیوار آپارتمان شماست و با او در پرداخت قبضهای آب و گاز و دیگر هزینههای ساختمان اشتراک دارید. شما مجبور به ارتباط و تعامل برای حفظ منافع خود هستید.
ایران یکی از طولانی ترین مرزهای زمینی را با افغانستان دارد (حدود 900 کیلومتر) معادل حدودی مسیر سفر زمینی تهران تا شیراز. این مرز مشترک زمینی در کنار ارتباطات اقتصادی و تجاری، روابط اقتصادی، خانوادگی دو سوی مرز، اقامت جمعیت بزرگی از شهروندان افغانستانی در ایران (حدود 6 میلیون نفر)، وجود تعداد زیاد خانوادههای ایرانی ــ افغانستانی (خانوادهای که پدر یا مادر، ایرانی یا افغانستانی استند)، تهدیدات و چالش های مشترک از جمله ناامنی، مواد مخدر و داعش، وضعیت آب های مرزی، شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مناطق مرزی شرقی ایران، ارتباطات و اشتراکات فرهنگی، دینی و مذهبی و زبانی همه اینها و بیش از اینها، تعامل دولت ایران را با دولت طالبان افغانستان به یک الزام و نه انتخاب، تبدیل کرده است. این الزام فراتر از چیستی و چگونگی دولت حاکم بر افغانستان است.
اگر دولت ایران فقط و فقط به دنبال کنترل امنیت مرزی خود با افغانستان باشد حتما نیازمند تعامل و ارتباط با حاکمان کابل است. فارغ از اینکه چه کسی حاکم باشد.
براساس آمارهای رسمی، بیشترین سرمایهگذاری خارجی در ایران از سوی سرمایهگذاران افغانستانی انجام شده است. همزمان، بخش مهمی از صادرات کالاهای ایران به مقصد افغانستان انجام میشود و ایران، یکی از تأمینکنندگان اصلی کالاهای مورد نیاز این کشور است. کافی است سری به بازارهای افغانستان بزنیم تا حجم گسترده کالاهای ایرانی را ببینیم. افغانستان فعلی، سرزمین بکر فرصتهای اقتصادی است. بهرهمندی از مزیتهای اقتصادی افغانستان، نیازمند ارتباط و تعامل با دولت و حکمرانان این کشور است.
علاوه بر این ، هر گونه ناامنی یا آغاز دوباره جنگ داخلی در افغانستان، به سود ایران نیست و میتواند کشور را با تهدیدات جدی امنیتی – اقتصادی – اجتماعی روبه رو کند.
با وجود افتراقات جدی ماهیتی دولت های طالبان (امارت اسلامی افغانستان) و جمهوری اسلامی ایران اما هر دو طرف می دانند جز ارتباط و تعامل با یکدیگر راه سودمند دیگری وجود ندارد.
ایران و عراق در زمان جنگ 8 ساله با وجود این که در خط مرزی درگیری مستقیم نظامی و تن به تن وجود داشت؛ با این که دو طرف، سرزمین یکدیگر را بمباران می کردند و هدف قرار میدادند؛ اما سفارتخانههای ایران و عراق در بغداد و تهران، باز بودند. دولتهای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق، یکدیگر را به رسمیت میشناختند و باهم ارتباط مستقیم داشتند؛ چه برسد به اکنون که ایران و دولت طالبان هر دو در زمینههایی چون اخراج ارتش امریکا از افغانستان، مبارزه با داعش، مقابله با مواد مخدر، مدیریت وضعیت مهاجران افغانستانی و حفظ امنیت مرزی توافق و همکاری دارند.
دوم – ارتباط و تعامل با دولت طالبان، به معنی تایید همه رفتارها و تصمیمات و نگاههای این دولت نیست. نزدیک به 193 کشور در جهان وجود دارد که دولت ایران با بسیاری از آنها روابط دیپلماتیک دارد اما این به معنی تایید همه عملکردها، تصمیمات و رفتارهای این دولتها نیست.
گرچه دولت طالبان افغانستان نیز در برخی ویژگی ها هم اکنون در جهان بدون شبیه است و رفتارهای ضدانسانی دارد. ممنوعیت تحصیل برای دختران در مدارس و دانشگاهها، ممنوعیت دختران و زنان از کار در ادارات و مراکز دولتی و خصوصی، ممنوعیت ورود زنان به مراکز تفریحی و گردشگری بخشی از ممنوعیتهای عجیب و غریبی و ضدبشری است که دولت طالبان در افغانستان علیه زنان و دختران این کشور اعمال میکند.
این یکی از دلایلی است که در حال حاضر دولت طالبان افغانستان جز از سوی دولت چین، از سوی هیچ کشوری در جهان و حتی ایران، به رسمیت شناخته نشده است.
نه قطع روابط تهران با دولت طالبان افغانستان، منافعی را برای ایران و ایرانیان جلب میکند و نه ستیز و دشمنی با این دولت، منافعی را برای مردم افغانستان خواهد داشت. برخی نیز احتمالاً با تکیه بر تخلیات و شعار، انتظار داشتند به هنگام قدرتگیری طالبان در افغانستان، نیروهای نظامی ایران با حمله به خاک افغانستان، کابل را تصرف میکردند؛ طالبان را شکست میدادند و حکومت مورد حمایت خود را بر سر کار میآوردند؛ کاری که نه ارتش شوروی موفق به انجام آن شد نه ارتش آمریکا عاقبت بهخیر شد. ورای همه شعارها و تبلیغات و فضای شعارزده، نگاه به افغانستان فعلی باید همراه با تعقل و آیندهنگری و دوری از فضای هیجان و احساسات باشد.
دیدار حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران و ملا برادر معاون اقتصادی نخست وزیر دولت طالبان (امارت اسلامی افغانستان) – تهران
سوم – به نظر می رسد سیاست ایران در برابر دولت طالبان افغانستان، سیاست کج دار و مریز است. از یک سو ایران از به رسمیت شناختن دولت طالبان افغانستان خودداری می کند و از سوی دیگر، سفارت ایران در کابل فعال است. دولت ایران، سفارت افغانستان در تهران را به نمایندگان دولت طالبان سپرده اما تا این لحظه، وزارت خارجه ایران از معرفی سفیر در کابل یا پذیرش سفیر از سوی دولت طالبان خودداری کرده است. با این وجود ارتباطات سیاسی – امنیتی – اقتصادی میان دو طرف وجود دارد.
به نظر می رسد ایران سیاست موازی را در برابر دولت طالبان در پیش گرفته است. نه برای تقویت دولت طالبان حمایت جدی می کند و نه گامی اساسی برای تقویت آن برمی دارد. همزمان تهران خواهان بازگشت جنگ داخلی و نزاع مسلحانه و بی ثباتی و ناامنی به افغانستان نیست و به این گزینه ها کمک نمیکند چرا که تهدیدات جدی را متوجه ایران خواهد کرد.
* عصر ایران